سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهود و شناخت

شهود و شناخت: ترجمه و شرح صحیفه سجادیه (دوره چهار جلدی)

مولف: حسن ممدوحی کرمانشاهی
نویسنده مقدمه کتاب: عبدالله جوادی آملی
ناشر کتاب : بوستان کتاب قم

صحیفه سجادیه، زبور آل محمد (ص)و انجیل اهل ‏بیت و میراث سترگ حضرت امام زین‏ العابدین (ع)است که منظومه اندیشه اسلامی را در قالب دعا، ترسیم می‏ کند.

بر این کتاب، تاکنون شرح‏ های مختلفی نوشته شده که هر کدام از جنبه ‏ای قابل استفاده ‏اند.
اما اثر حاضر که در چهار جلد، سامان یافته، هر یک از دعاهای موجود در صحیفه سجادیه را به طور جداگانه، به تناسب موضوعات، تقطیع کرده، و پس از اعراب ‏گذاری دقیق، ترجمه پارسی روانی از آن ارائه داده است.
علاوه بر این ها، نکته مهم در این شرح آن است که واژگان مشکل هر دعا را به دقت، معنا کرده سپس شرح مفصّلی از مطالب و موضوعات، ارائه می‏ دهد.

در جلد نخست موضوعی تحت عنوان «نیایش از دیدگاه عقل و نقل» ارائه شده که مباحثی همچون: «تعریف دعا»، ضرورت دعا»، «پیشین? دعا»، «اقسام دعا»، ارکان دعا»، «آثار و فواید دعا»، موانع دعا»، «زبان دعا» و «دربار? صحیفه» را دنبال می کند.
نویسنده در ادامه به شرح دعاهای صحیف? سجادیه پرداخته و بیست فراز از دعای اول که در ستایش خداوند است را به تفصیل شرح می دهد.
در شرح دعای دوم نیز هشت فراز ارائه گردیده که موضوع آن درود بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد.
دعا برای حاملان عرش و فرشتگان مقرب، عنوان سومین دعا است که دوازده فراز آن شرح داده می شود.
دعا برای پیروان انبیای الهی، چهارمین دعا می باشد که ضمن ارائ? شش فراز آن به شرح و ترجم? آن نیز پرداخته است.
شرح ادعی? پنجم تا سیزدهم شامل: «دعا برای خود و دوستان»، «دعا هنگام صبح و شام»، «دعا هنگام گرفتاری و ناراحتی»، «پناه بردن به خدا از اخلاق و افعال ناهنجار»، «آمرزش خواهی از درگاه خدا»، «دعا هنگام پناه بردن به خدا»، «دعا برای حُسن عاقبت»، «توبه و اعتراف به درگاه خداوند» و «درخواست حوایج» می باشد.

جلد دوم کتاب «شهود و شناخت» دعاهای چهاردهم تا سی ام را شرح می دهد؛ عناوین و سرفصل های این جلد عبارتند از: «دعا به هنگام مظلوم واقع شدن و مشاهد? کردار ستمگران»، «دعا به هنگام بیماری، اندوه و گرفتاری»، «طلب عفو و آمرزش از درگاه خداوند»، «پناه بردن به خدا از شیطان و دشمنی ها و نیرنگ آن»، «دعا به هنگام دفع ناگواری ها و اجابت خواسته ها»، «دعای درخواست بارش باران»، «دعای درخواست مکارم اخلاق و کردارهای پسندیده»، «دعا به هنگام پیش آمد اندوه و غص? اشتباهات»، «دعا در حال سختی، گرفتاری و پیچیدگی امور»، «دعا برای عافیت»، «دعا برای پدر و مادر»، «دعا برای فرزندان»، «دعا برای همسایگان و دوستان»، «دعا برای مرزداران»، «دعا هنگام پناه بردن به خدا»، «دعا هنگام تنگدستی» و «دعا برای پرداخت بدهی».

مجلد سوم کتاب «شهود و شناخت» به شرح ادعی? سی و یکم تا چهل و پنجم و جلد چهارم نیز به شرح دعاهای چهل و ششم تا پنجاه و چهارم می پردازد.

نویسنده در شرح فراز سوم دعای پنجاهم «إِنْ تُعَذِّبْنِی فَإِنِّی لِذَلِکَ أَهْلٌ، وَ هُوَ- یَا رَبِّ- مِنْکَ عَدْلٌ، وَ إِنْ تَعْفُ عَنِّی فَقَدِیماً شَمَلَنِی عَفْوُکَ» می نویسد:
تسلیم در برابر خواسته های الهی، عمل به دستورهای خداوند می باشد؛ چرا که او هر کاری کند، سزاوار است و هر تقدیری فرماید، حق است. از این رو امام علیه السلام در ادامه فرمود: خدایا! اگر تو مرا عذاب کنی، محض عدل است و من سزاوار خواهم بود و اگر عفو فرمایی، دأب توست و از دیرزمان مشمول عفو تو بودم.

برای مطالعه جلد اول این کتاب بصورت مجازی می توانید از سایت غدیر استفاده کنید.





برچسب ها : کتابخانه  ,
      

(متن و ترجمه دعای اول صحیفه سجادیه)


برای شرح هرفراز از دعا بر روی عبارت (شرح) کلیک کنید

وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدّعَاءِ بَدَأَ بِالتّحْمِیدِ لِلّهِ عَزّ وَ جَلّ وَ الثّنَاءِ عَلَیْهِ، فَقَالَ:
کیفیت دعاى آن حضرت این بود که پیش از آغاز هر دعا شروع مى‏کردبه ستایش خداى عزوجل و ثناى بر او ومى‏گفت: (پیش درآمدی بر این دعا)

1- الْحَمْدُ لِلّهِ الْأَوّلِ بِلَا أَوّلٍ کَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ یَکُونُ بَعْدَهُ‏ (شرح )
سپاس خدائى را که اول است بى آنکه پیش از او اولى باشد، و آخر است بى آنکه پس از او آخرى باشد

2- الّذِی قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النّاظِرِینَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ.
خدائى که دیده‏هاى بینندگان از دیدنش فرو مانده و اندیشه‏هاى توصیف کنندگان از وصفش عاجز شده‏اند.

3- ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِیّتِهِ اخْتِرَاعاً.
آفریدگان را به قدرت خود پدیده آورده، و ایشان را بر وفق خواست خود اختراع فرموده،

4- ثُمّ سَلَکَ بِهِمْ طَرِیقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِی سَبِیلِ مَحَبّتِهِ، لَا یَمْلِکُونَ تَأْخِیراً عَمّا قَدّمَهُمْ إِلَیْهِ، وَ لَا یَسْتَطِیعُونَ تَقَدّماً إِلَى مَا أَخّرَهُمْ عَنْهُ.
آنگاه در طریق اراده خود روان ساخته و در راه محبت خود برانگیخته، در حالى که از حدى که بر ایشان تعیین نموده قدمى پیش و پس نتوانند نهاد،

5- وَ جَعَلَ لِکُلّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا یَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا یَزِیدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ.
و براى هر یک از ایشان روزى معلوم مقسومى قرار داده: هر که را فزونى داده، کاهنده‏اى را نیروى کاستن آن نه. و هر که را که را کاستى داده افزاینده‏اى را قدرت افزون بر آن نیست

6- ثُمّ ضَرَبَ لَهُ فِی الْحَیَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، یَتَخَطّى إِلَیْهِ بِأَیّامِ عُمُرِهِ، وَ یَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَیْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِیَجْزِیَ الّذِینَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ یَجْزِیَ الّذِینَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى.
سپس براى او در زندگى مدت معلومى تعیین کرده و پایان معینى قرار داده که با روزهاى عمر خود بسوى آن گام بر مى‏دارد و با سالهاى زندگیش به آن نزدیک مى‏شود، تا چون به پایان مدتش رسید و پیمانه عمرش را پر کرد او را به طرف ثواب سرشار یا عقاب وحشتبار خود فرا کشد، و به آئین عدالت کسانى را که بدى کرده‏اند به عمل خود و آنان را که نیکوئى کرده‏اند به نیکى جزا دهد.

7- عَدْلًا مِنْهُ، تَقَدّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، لَا یُسْأَلُ عَمّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْأَلُونَ.
منزه است نامهاى او و پیاپى است نعمتهاى او، از کرده خود مسئول نیست و دیگران مسئولند.

8- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَیْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرّفُوا فِی مِنَنِهِ فَلَمْ یَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یَشْکُرُوهُ.
و سپاس خدائى را که اگر بندگانش را از شناختن آئین سپاسگزاریش بر عطایاى متواترى که به ایشان داده و نعمتهاى پیوسته‏اى که بر ایشان کامل ساخته محروم مى‏ساخت، در نعمتهایش تصرف مى‏کردند و سپاس نمى‏گزاردند و در روزیش دست مى‏گشودند و شکر نمى‏کردند،

9- وَ لَوْ کَانُوا کَذَلِکَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیّةِ إِلَى حَدّ الْبَهِیمِیّةِ فَکَانُوا کَمَا وَصَفَ فِی مُحْکَمِ کِتَابِهِ «إِنْ هُمْ إِلّا کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ سَبِیلًا.»
و اگر چنین مى‏بودند از حدود انسانیت به مرز بهیمیت مى‏رفتند، و چنان مى‏بودند که در کتاب محکم خود وصف کرده است «ایشان جز مانند چار پایان نیستند بلکه خود گمراه‏ترند».

10- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى مَا عَرّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُکْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِیّتِهِ، وَ دَلّنَا عَلَیْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِی تَوْحِیدِهِ، وَ جَنّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشّکّ فِی أَمْرِهِ.
و سپاس خداى را بر آنچه از خدائى خود بما شناسانده، و بر آنچه از شکر خود بما الهام کرده، و بر آن درها که از علم ربوبیتش بر ما گشوده و بر اخلاص در توحیدش که ما را به آن رهبرى کرده و ما را از کجروى و شک در کار خودش دور ساخته،

11- حَمْداً نُعَمّرُ بِهِ فِیمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ.
چنان سپاسى که به آن در زمره سپاسگزاران خلقش زندگى کنیم، و بر هر که به خشنودى و عفوش پیشى جسته سبقت گیریم.

12- حَمْداً یُضِی‏ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ یُسَهّلُ عَلَیْنَا بِهِ سَبِیلَ الْمَبْعَثِ، وَ یُشَرّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، یَوْمَ تُجْزَى کُلّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَ هُمْ لَا یُظْلَمُونَ، یَوْمَ لَا یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لَا هُمْ یُنْصَرُونَ.
سپاسى که تاریکى‏هاى برزخ در پرتوش بر ما روشن شود و راه رستاخیز را بر ما هموار سازد و منازل ما را در پیشگاه گواهان از فرشتگان و پیغمبران و امامان بلند گرداند. در آن روزى که هر کسى به سزاى عمل خود مى‏رسد، و به مردم ستم نمى‏شود. روزى که به هیچ وجه دوستى به کار دوستى نمى‏خورد و کسى ایشان را یارى نمى‏کند.

13- حَمْداً یَرْتَفِعُ مِنّا إِلَى أَعْلَى عِلّیّینَ فِی کِتَابٍ مَرْقُومٍ یَشْهَدُهُ الْمُقَرّبُونَ.
سپاسى که در نامه نوشته شده‏اى که مقربین آن را مشاهده مى‏کنند از جانب ما با على علیین بالا رود.

14- حَمْداً تَقَرّ بِهِ عُیُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْیَضّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدّتِ الْأَبْشَارُ.
سپاسى که چون از هول رستاخیز چشمها خیره شود دیده‏هاى ما به آن روشن گردد و چون روى‏ها سیاه شود چهره‏هاى ما به آن سفید گردد.

15- حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِیمِ نَارِ اللّهِ إِلَى کَرِیمِ جِوَارِ اللّهِ.
سپاسى که در پرتوش از آتش دردناک خدا آزاد شویم و به جوار کرمش در آئیم.

16- حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرّبِینَ، وَ نُضَامّ بِهِ أَنْبِیَاءَهُ الْمُرْسَلِینَ فِی دَارِ الْمُقَامَةِ الّتِی لَا تَزُولُ، وَ مَحَلّ کَرَامَتِهِ الّتِی لَا تَحُولُ.
سپاسى که به یمن تأیید آن شانه بر شانه فرشتگان مقرب او زنیم، و در اقامتگاه جاودانى و سراى عزت سرمدیش در سلک پیغمبران مرسل در آئیم.

17- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَیْنَا طَیّبَاتِ الرّزْقِ.
سپاس خدائى را که زیبائیهاى آفرینش را براى ما برگزید و روزیهاى پاکیزه را بر ما روان ساخت،

18- وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِیلَةَ بِالْمَلَکَةِ عَلَى جَمِیعِ الْخَلْقِ، فَکُلّ خَلِیقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزّتِهِ.
و ما را به تسلط بر همه آفریدگان برترى داد و از این جهت همه مخلوقاتش ما را به قدرت او فرمانبردار، و به نیرویش از اطاعت ما ناچارند

19- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی أَغْلَقَ عَنّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلّا إِلَیْهِ، فَکَیْفَ نُطِیقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدّی شُکْرَهُ لَا، مَتَى.
و سپاس خدائى را که در احتیاج ما را از غیر خود فرو بست. پس در برابر این همه نعمت چگونه بر سپاس او طاقت داریم؟ یا کى توانیم شکرش را بجا آریم؟ چنین کار محال است، نه جاى استفهام و سؤال است!

20- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی رَکّبَ فِینَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَیَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِینَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذّانَا بِطَیّبَاتِ الرّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنّهِ.
سپاس خدائى را که براى قبض و بسط اعضاء آلات و عضلاتى در بدن ما ترکیب کرد، و ما را از آسایشهاى زندگى بهره‏مند گردانید، و اعضائى براى کار در پیکر ما برقرار کرد و ما را از روزى‏هاى پاکیزه اطعام فرمود، و به فضل خود توانگر ساخت، و به نعمت خود سرمایه بخشید،

21- ثُمّ أَمَرَنَا لِیَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِیَبْتَلِیَ شُکْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِیقِ أَمْرِهِ، وَ رَکِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ یَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ یُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنّانَا بِرَحْمَتِهِ تَکَرّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً.
سپس ما را به پیروى اوامر خود فرمان داد تا طاعتمان را بسنجد، و از ارتکاب نواهى خود نهى فرمود تا شکرمان را بیازماید، پس از راه امرش منحرف شدیم و بر مرکب نهیش برآمدیم با این حال به عقوبت ما شتاب نکرد، و در انتقام ما تعجیل نفرمود، بلکه به رحمت خود از روى کرم با ما مدارا کرد، و به مهربانى خویش از روى حلم بازگشتن ما را انتظار کشید

22- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ الّذِی دَلّنَا عَلَى التّوْبَةِ الّتِی لَمْ نُفِدْهَا إِلّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلّ إِحْسَانُهُ إِلَیْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَیْنَا
و سپاس خدائى را که ما را به توبه رهبرى کرد و آن را جز از فضل او نیافته‏ایم. پس اگر جز این یک نعمت از فضل او را به شما نیاوریم هر آینه عطاى او در حق ما بزرگ و احسانش درباره ما جلیل و فضلش بر ما عظیم خواهد بود.

23- فَمَا هَکَذَا کَانَتْ سُنّتُهُ فِی التّوْبَةِ لِمَنْ کَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ یُکَلّفْنَا إِلّا وُسْعاً، وَ لَمْ یُجَشّمْنَا إِلّا یُسْراً، وَ لَمْ یَدَعْ لِأَحَدٍ مِنّا حُجّةً وَ لَا عُذْراً.
زیرا سنت او در باب توبه نسبت به اقوام قبل از ما چنین نبود او به حقیقت آنچه را که تاب تحمل آن را نداشتیم از ذمه ما برداشته و بیرون از حد طاقتمان تکلیف نفرموده و جز به کار آسانمان نگماشته و براى هیچ یک از ما حجتى و عذرى باقى نگذاشته .

24- فَالْهَالِکُ مِنّا مَنْ هَلَکَ عَلَیْهِ، وَ السّعِیدُ مِنّا مَنْ رَغِبَ إِلَیْهِ‏
پس بدبخت از میان ما کسى است که بر خلاف رضاى خدا خود را به هلاک افکند، و نیکبخت کسى است که روى دل بسوى او آورد

25- وَ الْحَمْدُ لِلّهِ بِکُلّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِکَتِهِ إِلَیْهِ وَ أَکْرَمُ خَلِیقَتِهِ عَلَیْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِیهِ لَدَیْهِ‏
سپاس خداى را بهر آن آئین که نزدیکترین فرشتگان به او و گرامى‏ترین آفریدگان او و پسندیده‏ترین ستایش کنندگان در پیشگاه او وى را سپاس گذارده‏اند،

26- حَمْداً یَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ کَفَضْلِ رَبّنَا عَلَى جَمِیعِ خَلْقِهِ.
سپاسى که از دیگر سپاسها برتر باشد مانند برترى پروردگار ما بر همه آفریدگانش .

27- ثُمّ لَهُ الْحَمْدُ مَکَانَ کُلّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَیْنَا وَ عَلَى جَمِیعِ عِبَادِهِ الْمَاضِینَ وَ الْبَاقِینَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَشْیَاءِ، وَ مَکَانَ کُلّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
سپس حمد او را بجاى هر نعمتى که بر ذمه ما و همه بندگان گذشته و بازمانده خود دارد، به شماره هر چیزى که از همگى آنها علم او بر آن احاطه کرده و بجاى هر یک از آنها چندین برابر آن همیشه و جاوید تا روز رستاخیز.

28- حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدّهِ، وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَایَتِهِ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ‏
سپاسى که کشش آن پایان نپذیرد و شماره‏اش به احصا در نیاید، و به نهایتش دسترسى و براى مدتش انقطاعى نباشد.

29- حَمْداً یَکُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِیعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِیقاً إِلَى جَنّتِهِ، وَ خَفِیراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِیراً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِیَتِهِ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِیَةِ حَقّهِ وَ وَظَائِفِهِ.
سپاسى که موجب رسیدن به طاعت و عفو او، و سبب خشنودى، و وسیله آمرزش، و راه بسوى بهشت، و پناه از انتقام، و ایمنى از خشم، و پشتیبان طاعت، و مانع از نافرمانى، و مددکار بر اداء حق و وظائف او باشد.

30- حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِی السّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِیَائِهِ، وَ نَصِیرُ بِهِ فِی نَظْمِ الشّهَدَاءِ بِسُیُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنّهُ وَلِیّ‏ٌ حَمِیدٌ
سپاسى که به آن در میان نیکبختان از دوستانش نیکبخت شویم و بوسیله آن در سلک شهیدان شمشیرهاى دشمنانش درآئیم. همانا که خدا یارى دهنده و ستوده است.





برچسب ها : دعای اول  ,
      

 

امام خمینی

سیری در صحیفه ی سجادیه را آغاز میکنیم با نوشتاری از حضرت امام خمینی(ره)

این متن در صحیفه‌ای که ایشان به نوه‌شان اهدا کرده‌اند نوشته شده است.

بسمه تعالی
.... صحیفه کامله سجادیه، نمونه کامل قرآن صاعد است و از بزرگترین مناجات عرفانی در خلوتگاه انس است که دست ما کوتاه از نیْل به برکات آن است؛ آن کتابی است الهی که از سرچشمه نورالله نشأت گرفته و طریقه سلوک اولیای بزرگ و اوصیای عظیم الشأن را به اصحاب خلوتگاه الهی می‌آموزد.

کتاب شریفی است که سبک بیان معارف الهیه اصحاب معرفت را چون سبک قرآن کریم بدون تکلف الفاظ در شیوه دعا و مناجات برای تشنگان معارف الهیه بیان می‌کند. این کتاب مقدس چون قرآن کریم سفره الهی است که در آن، همه گونه نعمت موجود است و هرکس به مقدار اشتهای معنوی خود از آن استفاده می‌کند.

این کتاب همچون قرآن الهی ادقِّ معارف غیبی که از تجلیات الهی در ملک و ملکوت و جبروت و لاهوت و مافوق آن حاصل می‌شود در ذهن من و تو نیاید و دست طلبکاران از حقایق آن کوتاه است، به شیوه خاص خود قطراتی که از دریای بیکران عرفان خود می‌چشاند و آنان را محو و نابود می‌کند:
پس عدم گردم عدم چون ارغنون گویدم انا الیه راجعون‌.

پس توای نویسنده محروم از همه معارف و بیخبر از کون و مکان، قلم را بشکن و صحیفه را ببند و از حدّ خود که هواهای نفسانی چون تار عنکبوت بر سراسر وجودت پیچیده و هر روز و شب افزون می‌گردد به فضل لایزال الهی پناه ببر «انّه ذو رحمة واسعة»....

به تاریخ شب سه شنبه 22 آذرماه 1367 / سوم جمادی الاولی 1409
بنده عاصی خدا
روح الله الموسوی الخمینی





برچسب ها : درباره صحیفه سجادیه  ,
      

 



      
<      1   2